×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم
× از دوستان گرانقدر که به وبلاگم سر میزنند و با نظراتشون امید میدهند بسیار سپاسگزارم...
×

آدرس وبلاگ من

sellay.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/betoooooo

شعری زیبا از فروع فرخزاد

تا به کی باید رفت

از دیاری به دیاری دیگر

نتوانم، نتوانم جستن

هر زمان عشقی و یاری دیگر

کاش ما آن دو پرستو بودیم

که همه عمر سفر می‌کردیم

از بهاری به بهار دیگر

آه، اکنون دیریست

که فرو ریخته در من، گوئی،

تیره آواری از ابر گران

چو می‌آمیزم، با بوسه‌ی تو

روی لبهایم، می‌پندارم

می‌سپارد جان عطری گذران

    

آن‌چنان آلوده‌ست

عشق غمناکم با بیم زوال

که همه زندگیم می‌لرزد

چون ترا می‌نگرم

مثل این‌ست که از پنجره‌ای

تک‌درختم را، سرشار از برگ،

در تب زرد خزان می‌نگرم

مثل این‌ست که تصویری را

روی جریان‌های مغشوش آب روان می‌نگرم

شب و روز

شب و روز

شب و روز

        

بگذار

که فراموش کنم.

تو چه هستی، جز یک لحظه، یک لحظه که چشمان مرا

می گشاید در

برهوت آگاهی

    

بگذار

 که فراموش کنم.

شنبه 11 اسفند 1391 - 4:59:17 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 17 اسفند 1391   12:59:51 PM

Likes 1

عشق اگر با تو بيايد به پرستاري من

شب هجران نکند قصد دل آزاري من

روزگاري که جنون رونق بازارم بود

تو نبودي که بيايي به خريداري من

 

http://mahdavian75.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 13 اسفند 1391   12:24:19 PM

Likes 2

سیب  حمید مصدق و جوابی که فروغ فرخ زاد
گرچه از سایت طنزایران ، به دلایلی مثل زیبا نبودن ، به هم ریختگی و برخی از مطالب به درد نخور ، آن قدر ها خوشم نمی آید . اما به صورت اتفاقی مطلبی در این سایت دیدم که گفتم بهتر است برای شما عزیزان نیز در سایت قندون بنویسم . این مطلب ، ۲ قطعه شعر است از حمید مصدق و جوابی که فروغ فرخ زاد به شعر حمید مصدق داده است . همان شعر معروف سیب . برای خواندن شعر به ادامه مطلب توجه فرمائید .
 
” حمید مصدق خرداد ۱۳۴۳ “
و به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

“جواب زیبای فروغ فرخ زاد به حمید مصدق”
من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را….
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداش
ببخش طولانی شد

http://risheh.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 12 اسفند 1391   3:40:17 PM

Likes 2

درود بانوی گرامی

پدر عشق بسوزد که درامد پدرم

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 11 اسفند 1391   5:41:08 PM

Likes 2

عشق واقعی زمانیست که مدت ها بعد از اینکه موزیک متوقف شده است هنوز به رقصیدن ادامه می دهی

آخرین مطالب


شعر


شعر


حکایت ما


غصه نخور


.....


تلنگر


يلدا مبارك


لحظه دیدار


شعر


كاش


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

469381 بازدید

1117 بازدید امروز

1050 بازدید دیروز

5190 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements