×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم
× از دوستان گرانقدر که به وبلاگم سر میزنند و با نظراتشون امید میدهند بسیار سپاسگزارم...
×

آدرس وبلاگ من

sellay.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/betoooooo

عاشق تو و لحظه های بارانی


آن دم که باران می بارید و قطره های آن بر روی گونه ام مینشست تو را یافتم.

تو همان قطره بارانی بودی که بر روی چشمانم نشستی ، قطره ای پر از محبت و عشق.

آن لحظه احساس کردم آن قطره ، قطره اشکم است که از چشمانم سرازیر شده .

اما آن یک قطره باران بود ، قطره بارانی که مرا عاشق کرد.

از آن لحظه هر زمان باران می بارید به زیر باران میرفتم بدون هیچ چتر و سرپناهی.

باران می بارید و من خیس خیس در زیر قطره هایش می نشستم تا دوباره تو را احساس کنم.

یک لحظه بغض گلویم را گرفت و قطره های اشک از چشمان سرازیر شد.

قطره های اشکی که بوی باران میداد .

گویا یکی از آن قطره های اشک ، همان قطره باران بود که در چشمانم نشسته بود.

احساس کردم چشمانم عاشق شده اند ، عاشق باران و لحظه های بارانی.
حس غریبی بود .

حسی که میگفت این قطره های اشک فرشته ایست که از آسمان بر گونه های من میریزد.

یک لحظه چشمانم را به آسمان دوختم ، در میان شاخه های درختی که در زیر آن ایستاده بودم تو نشسته

بودی و چشمان خیست را به من دوخته بودی.

تو بودی که اشک میریختی و قطره های اشکت همراه با باران بر گونه های من میریخت.

آری آن قطره از اشکهای تو بود نه از  قطره های باران.

آن زمان بود که عاشق باران شدم ، عاشق تو و لحظه های بارانی .



دوشنبه 3 بهمن 1390 - 7:51:25 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

ارسال پيام

یکشنبه 6 آذر 1395   9:10:07 PM

خوشبحال هر کس یکه قلبی براش از صمیم قلب می تپه

آخرین مطالب


شعر


شعر


حکایت ما


غصه نخور


.....


تلنگر


يلدا مبارك


لحظه دیدار


شعر


كاش


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

469274 بازدید

1010 بازدید امروز

1050 بازدید دیروز

5083 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements